معنی کاشف قاره امریکا

حل جدول

اطلاعات عمومی

عربی به فارسی

امریکا

امریکا , کشور امریکا

فارسی به عربی

امریکا

امریکا


قاره

جزیره، قاره

لغت نامه دهخدا

قاره

قاره. [رَ] (اِخ) (یوم قاره) روزی است از روزهای تاریخی عرب. (معجم البلدان). رجوع به «ذوقاره» و «قاره اهوی » شود.

قاره. [رَ] (اِخ) کوهی است به بحرین. (معجم البلدان ج 7 ص 11). || دیهی است به بحرین. (ریحانه الادب ج 3 ص 256).

قاره. [رَ] (اِخ) قلعه ای است نزدیکی اومه از بلاد سودان. (ریحانه الادب ج 3 ص 256).

قاره. [رَ] (اِخ) دهی است بزرگ در راه حمص به دمشق که آخرین حدود حمص است و پس از آن توابع دمشق محسوب میشود. مردم آن همه نصرانی هستند. آب این ده از چشمه هائی که در آن جاری است تأمین میگردد. (معجم البلدان).


کاشف

کاشف. [ش ِ] (ع ص) ج، کاشفین، کَشَفَه. پیداکننده و برهنه کننده. (غیاث) (آنندراج). آشکارکننده و گشاده و برهنه نماینده. (ناظم الاطباء). پدیدآورنده. ظاهرکننده. بروزدهنده. معلن. مظهر. مفسر:
گرچه از یک وجه منطق کاشف است
لیک از ده وجه پرده و مکنف است.
(مثنوی).
|| کاشف مکروه ومانند آن، برطرف کننده ٔ مکروه. از بین برنده ٔ غم و اندوه:
تویی که فاتح مغموم این سپهر بوی
تویی که کاشف مکروه این زمانه شوی.
منوچهری.
|| کاشف بعمل آمدن یا آوردن، در تداول عامه، تحقیق کردن.


امریکا

امریکا. [اِ] (اِخ) تلفظ عامیانه ٔ آمریکا و این نوع تلفظ اخیراً بیشتر معمول شده است چنانکه گویندگان رادیو ایران نیز گاهی این تلفظرا بکار می برند. در نوشته های نویسندگان معاصر نیز اغلب این شکل بکار رفته است. و رجوع به آمریکا شود.

فرهنگ معین

قاره

(رَّ یا رُِ) [ع. قاره] (اِ.) هر یک از قطعات پنجگانه زمین.

معادل ابجد

کاشف قاره امریکا

979

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری